متن زیر حاصل ترجمه‌ی من از مقاله‌ای تحت همین عنوان نوشته‌ی "لیان برونو" در وب‌سایت مرجع hp-lexicon میباشد.

هری پاتر و یادگارهای مرگ پایانی خارق العاده و راضی کننده برای سری کتاب هایی بود که ما همگی میشناسیمش و دوستش داریم. عناصر بسیار زیادی برای کاوش و بازرسی در این اثر وجود دارد، و در اینجا من توجهم را متوجه جن های خانگی کرده ام. ما در کتاب ِ دوم ِ سری به این موجودات معرفی شدیم و هر یک از کتاب ها نقش متفاوتی برای جن‌ها برای بازی کردن داشت. در کتاب هفت، ما شاهد نماهایی کلی از جن‌های خانگی با تمام شکوهشان هستیم. به شکلی ظاهرآ تضادگونه، بیشتر شکوه آنها در بندگی و افتادگیشان قرار دارد. این تفکر وارونه در ذهن جی.کی.رولینگ ایجاد نمیگردد، بلکه این زیرکانه است. به عنوان مثال، موضوع بندگی به صورت گسترده ای در انجیل مسیحیان کاوش شده است. حال، نظر به این که ما مطمئن نیستیم که تفکرات اعتقادی رولینگ در چه سطحی است، نمیتوانیم ادعا کنیم که وی عمدآ جن‌های خانگی را از متن کتاب مقدس در ذهن خلق کرده. به هر حال، من میخواهم نشان دهم که چگونه جن‌های خانگی مثالی تخیلی از نوع ِ بندگی ِ مسیح گونه می‌باشد که در انجیل ِ مسیحیان کاوش شده است.


اولین جن خانگی که در یادگارهای مرگ میبینیم کریچر است. همه ی ما به یاد می‌آوریم که کریچر در محفل ققنوس، چگونه گستاخ و بی‌رحم بود و تمام "خون لنجی‌ها" و "خون خائن‌ها" را سرزنش میکرد. و در نهایت به وسیله ای که توسط آن ولدمورت توانست هری را فریت دهد و موجب مرگ سیریوس شود، تبدیل شد. هیچ کس انتظار چیزی جز دشمنی و حیله گیری از کریچر را نداشت. و اکنون، به ساده گی و زیبایی، شاهد دگرگونی کریچر در یادگارهای مرگ هستیم. هری وی را مجبور کرد که داستان رقت انگیز ِ وفاداری به رگولس را بازگو کند، شامل نکته‌ی: "بالاترین قانون یک جن خانگی اطاعت اربابش است"(یادگارهای مرگ.فصل10/ص195). هری اهمیت رفتار با بزرگی و احترام با خدمتکار خود را میفهمد، و آویز رگولس را نیز به وی دهد. کریچر از این نقطه به بعد با مسرت کنار اوست و مشتاق به خدمت کردن به هری میباشد. وقتی که آنان نمیتوانند به خانه‌ی گریمولد بازگردند، هری با تاسف در ذهن میگذراند که: "آنجا تنها پناهگاه امن آنان بود. اکنون که کریچر بسیار شادمان و دوستانه تر شده بود، حتی به نوعی خانه‌یشان به حساب می آمد"(یادگارهای مرگ.فصل14/ص271). کریچر کاری را که جن‌های خانگی مشتاق به انجامش هستند، انجام داده است: خدمت به اربابشان، و لذت بردن از این عمل.

بعد از آن دابی را میبینیم، شخصیت دوست داشتنی (هرچند گاهی رنجش آور) که هری در تالار اسرار آزادش کرد. مثالهای تمایل دابی به حفاظت و وفادار ماندن به هری در کتاب‌های مختلف فراون است، من جمله تلاش های دردآور وی برای حفاظت از هری دربرابر نقشه ی شیطانی لوسیوس مالفوی در تالار اسرار، بدست آورد گیاه "گلی وید" برای کمک به هری در جام آتش، کمک به وی در پیدا کردن اتاق نیازمندی ها در محفل ققنوس، و تعقیب دراکو در شاهزاده ی نیمه اصیل. اکثر این اعمال شجاعانه، وفادارانه و بندگانه، بعد از آزادی دابی از بردگی بود. او انتخاب کرد که هری را کمک کند، کسی که همواره با او مهربان و پراحترام بود. برجسته ترین انتخابی که دابی انجام داد، البته، در یادگارهای مرگ، زمانی بود که دابی دلیرانه در ملک اربابی صاحب قبلی خود ظاهر شد تا هری و دوستانش را رها سازد. دابی زندگی خود را برای خدمت و کمک به هری فدا کرد، با این که او محدود نبود که این کار را انجام دهد. او "دابی، جن آزاد" بود، نوشته ای که هری با زحمت بر روی سنگ قبر وی حک کرد. این در طبیعت عینی او بود که خدمت کند و خویشتن را اهدا کند. این حقیقت بر هری پنهان نماند، کسی که با دست قبر دابی را حفر کرد. این اندوه هری بر مرگ فداکارانه ی دابی است که در ترکیب با رنج جسمانی ِ حفر کردن، باعث روشنی فکر هری می‌شود و این راه پیش روی او از این لحظه روشن میسازد. برای اولین بار هری میتواند ذهنش را بر ولدمورت ببندد، بطوری‌که: "اکنون افکار نمیتوانست در هری نفوذ کنند، مادامی که سوگوار دابی است. به نظر میرسد اندوه ولدمورت را به بیرون رانده... گرچه اگر دامبلدور بود، حتمآ میگفت که این عشق بوده...." هری اکنون میل به خواستن چوبدستی برتر، که او را به گمراهی از هدفش، نابودکردن هورکوراکس‌ها، تهدید میکرد را رها میکند(یادگارهای مرگ.فصل24). دابی تجسم واقعآ عمیق یک جن خانگی از عظمت ِِ خدمت به دیگران است.

هری تنها فردی نیست که توسط درکی کاملتر از مفهوم و ارزش ِ جن‌های خانگی تکان خورده است. جالب است که، شاهد لحظه ای هستیم که همه ی ما در طول شش کتاب منتظرش بودیم—هرمیون و رون نهایتآ یکدیگر را میبوسند و در برابر جاذبه ای که برای هم به اشتراک گذاشته بودند تسلیم میشوند. انگیزه؟ اظهارات رون در مورد جن‌های خانگی داخل آشپزخانه، در میان نبرد خشن نهایی در هاگوارتز: "باید به اونا بگیم از اینجا برن. ما جریان دابی‌ دیگه ای نمیخوایم، مگه نه؟ نمیتونیم به اونا دستور بدیم که بخاطر ما بمیرن...." این تمام آن چیزیست که لازم بود هرمیون بشنود تا کاملآ از بلوغ و رشد عاطفی رون متقاعد شود، که بلاخره او سزاوار عشق وی هست(یادگارهای مرگ.فصل31/ص625).

آخرین چیزی که از جن‌های خانگی در یادگارهای مرگ میبینیم کریچر ِ پیروز در حال هدایت ارتش جن‌های خانگی هاگوارتز در نبرد نهایی میباشد. صحنه بسیار ارزشمند و عزیز است برای شرح دادن. "جن‌های خانگی هاگوارتز در حالی که جیغ میزنند و چاقو ها و ساطور ها را تکان میدهند به تالار ورودی یورش آوردند، و در پیشاپیش آنها، کریچر، در حالی که آویز رگولس بلک بر سینه اش بالا میپرد، قرار دارد. صدای غور غور مانندش حتی در میان این غوغا قابل شنیدن است: بجنگید! بجنگید! برای ارباب من، مدافع جن‌های خانگی بجنگید! به نام رگولس شجاع با لرد سیاه بجنگید! بجنگید!"(یادگارهای مرگ.فصل36/ص734).

ماهیت جن‌های خانگی، کسانی که واقعآ مشتاق به خدمت کردن هستند، توسط ساحره ها و جادوگران ِ دنیای هری پاتر به انحراف کشیده شده است. بردگی ِ جن‌ها توسط جادوگران سیاه، جن‌های خانگی را بدبخت و بی‌راهنما ارائه میکند. وینکی یک مثال ناراحت کننده از خدمتکاری و راز داری اربابانی‌ست که طبیعت بخشنده ی جن‌های خانگی را عزت و احترام نمیکنند. کریچر توسط سیریوس تحقیر شد، این یک نمونه ی بزرگ است که توسط هری احترام شد. حتی هرمیون، توسط تلاش های خیرخواهانه و بامزه اش برای آزاد کردن جن‌ها توسط "S.P.E.W." خود، پاکی و زیبایی ِ افتادگی در فدای خویشتن که جن‌های خانگی داشتند را واقعآ تقدیر نمیکند. وقتی آنان زیر دست اربابان مهربان و خیراندیش (دامبلدور در هاگوارتز، هری در خانه ی گریمولد) هستیند، بزرگواریشان بخوبی میدرخشد.

دامبلدور با تمام دانایی و خیرخواهی خود، ارزش بندگی و افتادگی که در شخصیت جن‌های خانگی است را شناخت. وقتی او با هری در فصلی با نام "کینگز کراس" گپ میزند، او نادانی ولدمورت را شرح میدهد: "و دانش او به طور اسفناکی ناقص ماند هری! چیزی که ولدمورت براش ارزش قائل نیست، او به خودش زحمت نداد که درک کنه. از جن‌های خونگی و افسانه‌های کودکان، از عشق، وفاداری، و بی‌گناهی، ولدموردت هیچکدوم رو نمیفهمه و درک نمیکنه. هیچی. این که همه ی این‌ها نیرویی در پس خودشون دارن، نیرویی برتر از رسیدن به هر جادویی، این حقیقتیه که او هرگز نفهمید"(یادگارهای مرگ.فصل35/ص710).


همچون شخصیت جن‌های خانگی، عظمت ِ خدمت و بندگی موضوعی‌ست که در زندگی فراوان است و چنانکه در انجیل مقدس آمده است، تعلیم مسیح میباشد. متی نوشته است، عیسی میگوید: "اما هرکه در میان شما بزرگ خواهد بود، باید خدمتکار شما باشد." طی آخرین شام، همانطور که مشهور است، بعد از این که عیسی پاهای شاگردانش را میشوید، به آنان می‌آموزد: "برای این که بر شما مثالی آورده باشم، شما نیز باید انجام دهید همچون آن که من اکنون با شما انجام دادم.". و روحانی پل به خوانندگان یادآوری میکند که عیسی، "تقرب به خدا را همچون چیزی که بتوان آن را چنگ زد به شمار نمی‌آورد، بلکه خود را هیچ کرد، از طریق فرو رفتن در قالب یک خدمتکار....". من مطمئنم که آثار ادبی دیگری، شبیه سری کتاب های هری پاتر و انجیل مسیحیان، شخصیتهایی را دارا هستند که متجسم کنند و شخصیت بدهند به خدمت‌کردن و افتادگی—اما جی.کی.رولینگ این کار را به صورت استادانه ای در سری هری پاتر، در شخصیت های بزرگ و فروتن ِ جن‌های خانگی انجام داده است. مانند خیلی از آثار ادبی، جن‌های خانگی ِ رولینگ، به ما کمک کرد تا حقیقت را در قالب داستان درک کنیم.



*تمامی شماره فصول و صفحات بر اساس نسخه ی امریکایی هری پاتر و یادگارهای مرگ آورده شده است.